سینی مسی ۵ میلیونی بهای قتل خواهرزن
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۱۶۶۳
مرد شیشهای که برای سرقت راهی خانه خواهر همسر سابقش شده بود، تنها سهمش از این سرقت مرگبار سینی 5 میلیون تومانی بود.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ساعت 10:30 شب دوشنبه 6 تیر امسال و به دنبال گزارش مرگ زنی 72 ساله به بازپرس کشیک قتل پایتخت آغاز شد.
تیم جنایی در طبقه سوم ساختمانی در منطقه گیشا با جسد مقتول در حالی که مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود، مواجه شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسیهای اولیه نشان میداد مقتول، مهندس و از مدیران بازنشسته شهرداری بوده است. پرستار خانگی مقتول که شاهد این جنایت بود، در تحقیقات گفت: شب حادثه زنگ خانه به صدا درآمد و مرد جوانی از پشت در مدعی شد برای خانم مهندس بستهای از طرف شهرداری آورده است، من هم در را باز کردم اما لحظاتی بعد مرد جوانی در حالی که ماسک به صورت داشت و دستمالی هم دور سرش بسته بود، مقابل آپارتمان آمد و به محض اینکه در را باز کردم ناگهان چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمت من گرفت و با تهدید مرا به داخل یکی از اتاقها برد و حبس کرد، بعد شروع به کتک زدن خانم مهندس کرد و مدام تهدید میکرد که بگوید وسایل با ارزشش را کجا نگهداری میکند، اما مشت و لگدهای او باعث شد حال خانم مهندس بد شود. مرد جوان با دیدن این صحنه مرا از اتاق بیرون آورد و از من خواست با اورژانس تماس بگیرم.
پرستار 35 ساله ادامه داد: فوراً به اورژانس زنگ زدم و از آنجا که امدادگران خیلی زود آمدند، مرد ناشناس وقت نکرد وسایل با ارزش خانه را سرقت کند، فقط فرش نفیسی که داخل خانه بود به همراه سینی مسی که آنهم با ارزش بود را با خودش برد.
در بررسیهای اولیه از سوی متخصصان پزشکی قانونی، از آنجا که خانم مهندس بیماری قلبی داشت، علت مرگ وی سکته قلبی بر اثر شوک ناشی از ضرب و جرح سارق ناشناس اعلام شد.
پرستار خانم مهندس یکی از مظنونان پرونده بود اما در ادامه بررسیها مشخص شد او در این جنایت نقشی ندارد. با این احتمال که سارق وسایل سرقتی را به فروش برساند، مأموران به تحقیق از مغازههای دستدوم فروشی پرداختند و تصاویر سینی مسی و فرش ابریشمی را به کلیه سمساریها نشان دادند.
در تحقیقات میدانی در نهایت یکی از مغازهداران مدعی شد سینی را از مردی به نام هوشنگ خریداری کرده است. تصاویر دوربین مداربسته مغازه سمساری گرفته شد و با بررسی دوربینها، تصویر هوشنگ به دست آمد. زمانی که تصویر هوشنگ به خانواده مقتول نشان داده شد، خواهر مقتول او را شناسایی کرد.
زن جوان گفت: حدود دو سال قبل بهعنوان مسافر سوار بر خودروی هوشنگ شدم و همین مسأله باعث آشناییمان شد و بعد از مدتی به عقد موقت او درآمدم. یک سالی نیز با او زندگی کردم اما چون اعتیاد به مواد مخدر داشت از او جدا شدم.
با اطلاعات به دست آمده، بررسیها برای دستگیری هوشنگ ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند رد او را در اطراف کرج به دست آورند و مرد جوان را بازداشت کنند. متهم پس از انتقال به اداره آگاهی پایتخت به قتل خانم مهندس با انگیزه سرقت اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
چرا از خواهر مقتول جدا شدی؟
زمانی که با او ازدواج موقت کردم، راننده آژانس بودم و با اینکه اعتیاد داشتم اما شرایطم خیلی بد نبود. با گذشت زمان و بیشتر شدن اعتیادم، کارم را رها کردم و خواهر مقتول هم که وضعیت بد مرا دید از من جدا شد.
چه شد که به فکر سرقت از خانه خانم مهندس افتادی؟
او تنها زندگی میکرد و هیچ کس را نداشت. در یک سالی که خواهر او زنصیغهایام بود، خانم مهندس از نظر مالی به ما خیلی کمک میکرد. بعد از جدایی از خواهر مقتول، دیگر از او و خانوادهاش خبری نداشتم تا اینکه اوضاع مالیام خیلی بد شد و دو هفته قبل از ماجرا در یکی از روزهای خماری به فکر خانم مهندس و وضع مالی خوبش افتادم به همین دلیل تصمیم گرفتم از خانهاش سرقت کنم. سر و گوشی آب دادم و متوجه شدم خانم مهندس همچنان در همان ساختمان قدیمی زندگی میکند و تصمیم به اجرای نقشهام گرفتم.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
من از شرایط زندگی خانم مهندس با خبر بودم و وقتی زنگ خانه را زدم به دروغ گفتم برای او بسته آوردهام. پرستار هم در ورودی را برایم باز کرد و با دیدن من خواست در را ببندد اما مانع بسته شدن در شدم و وارد خانه شده و پس ازضرب و جرح خانم مهندس و پرستار، چون سروصدا شد تنها فرش ابریشمی و سینی مسی را سرقت کردم. آن شب فکرش را هم نمیکردم خانم مهندس فوت کرده باشد. حتی خودم از پرستار خواستم با اورژانس تماس بگیرد اما 5 روز بعد زمانی که به همسر سابقم زنگ زدم و در رابطه با خواهرش سؤال کردم، فهمیدم او فوت کرده و من بهعنوان یک قاتل تحت تعقیبم.
با وسایل سرقتی چه کردی؟
سینی مسی را 5 میلیون تومان فروختم و بعد از یک ماه از جنایت، خواستم فرش ابریشمی را بفروشم، اما از آنجا که فرش را در جای نموری گذاشته بودم، بید زده بود و خراب شده بود، به همین دلیل هیچ کس آن را از من نخرید و فرش را دور انداختم.
در این مدت کجا بودی؟
ضایعات جمعآوری میکردم و شبها را هم در کنار خیابان میخوابیدم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران روزبه چشمی رامین رضاییان حماسه ملبورن سینی مسی قتل جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران روزبه چشمی رامین رضاییان حماسه ملبورن خواهر مقتول خانم مهندس سینی مسی بررسی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۱۶۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتوبوسهایی که به فرمان خانمها حرکت میکنند
ایسنا/خراسان رضوی تا چند سال پیش، انجام برخی مشاغل در انحصار مردان بود و از آنجا که دیدگاه عمومی جامعه نسبت به زنان، پرداختن به مشاغل آسان و متناسب با روحیات زنانه بود، زمینه فعالیت بانوان در اینگونه مشاغل فراهم نشد و ورود آنها به عرصه شغلهای سخت و مردانه دور از انتظار بود اما امروزه این دیدگاه تغییراتی داشته است.
ما امروز شاهد حضور و فعالیت بانوان در مشاغل مختلف از جمله مشاغل سخت و پرمخاطره هستیم و شاید بتوان گفت مرزبندی بین مشاغل، دیگر مانند گذشته پررنگ نیست. یکی از مشاغلی که در حال حاضر بانوان زیادی در آن فعالیت دارند، رانندگی با وسایل نقلیه سنگین از جمله اتوبوس است.
در یکی از تجربههای خود با خانمی که به عنوان راننده اتوبوس مشغول فعالیت بود، گفتوگویی داشتم. زمان زیادی را در ایستگاه اتوبوس منتظر خط ۹۴ بودم اما خبری از اتوبوس نبود تا اینکه اتوبوس کمکی وارد ایستگاه شد و جمعیت مسافران منتظر و شاید کمی مضطرب، سوار اتوبوس شدند، اتوبوسی که راننده آن یک خانم بود.
ژاله شندزی که ۵ سال سابقه رانندگی در جاده و اتوبوس بین شهری را نیز در کارنامه دارد، با بیان اینکه از حدود ۸ سال پیش به عنوان راننده اتوبوس درونشهری در مشهد فعالیت دارد، اظهار کرد: شغل ما سخت است اما من عاشق کارم هستم، به همین دلیل این شغل برای من سهل و آسان است. من از طریق این شغل با مردم در ارتباط هستم.
وی در خصوص نوع برخورد مردم با یک راننده خانم گفت: مردم از رانندگان خانم استقبال خوبی میکنند، شاید به دلیل اینکه رانندگان خانم احتیاط بیشتری دارند، البته زمانهایی هم بوده که با دیدن یک راننده اتوبوس زن متعجب شوند و نگران سلامتی خود باشند اما بعد از پیاده شدن من را تشویق و با محبت برخورد کردند.
شندزی افزود: وقتی مسافران با گفتن یک خسته نباشید یا یک لبخند، رضایت خود را نشان میدهند، این رفتارهای محبتآمیز در نحوه کار من تاثیر زیادی دارد. من عاشق مردم هستم، بنابراین خستگی برایم معنایی ندارد.
این راننده اتوبوس در خصوص چالشهای پیش روی رانندگان خانم عنوان کرد: مهمترین چالش برای ما رانندگان خانم این است که اضافه کار داشته باشیم. ما بانوان مسئولیت خانهداری هم داریم، بنابراین باید هم برای کار خانهداری وهم کار بیرون از خانه برنامهریزی کنیم، به همین دلیل اضافه کاری شرایط را برای ما دشوار میکند.
وی ادامه داد: چالش دیگری که در حال حاضر با آن روبهرو هستیم این است که از هر سه جمعه تعطیلی، یک روز تعطیل باشیم که این هم نوعی اضافه کار محسوب میشود. در سالهای گذشته ما یکی در میان جمعهها تعطیل بودیم و اوضاع بهتر بود. امیدوارم شرایط به روال قبل برگردد.
شنذری که علاوه بر شغل رانندگی با اتوبوس به کارهای هنری از جمله تهیهکنندگی تئاتر نیز مشغول است، تصریح کرد: اغلب دوستانم میگویند کار هنری با شغلی که داری سنخیت ندارد و به لحاظ فضای کاری، یکی آرام و منعطف و دیگری سخت و پرتنش است، چطور این دو کار را با هم انجام میدهی؟
این راننده اتوبوس گفت: حقیقت این است که ما خانمها به طور کلی این توانایی و انعطاف را داریم که مشاغل مختلف را در کنار هم مدیریت کنیم، مانند بسیاری از بانوان که خانهدار هستند و در کنار آن مشاغل دیگری نیز دارند. برای من مدیریت کار خانهداری، کار هنری و شغل رانندگی اهمیت دارد و همیشه به گونهای برنامهریزی میکنم که به هیچکدام لطمهای وارد نشود.
وی در خصوص نحوه برخورد همکاران مرد خاطرنشان کرد: همکاران ما بیشتر مردان هستند اما همراهی، همکاری و حمایت لازم را دارند و هر زمان نیاز باشد، کمک میکنند.
شنذری با اشاره به نحوه برخورد خانواده خود با این شغل عنوان کرد: خانواده با شغل من هیچ مشکلی ندارند و هنگامی که این شغل را انتخاب کردم، با استقبال آنها روبهرو شدم و بیان کردند که باعث افتخارشان هستم.
این راننده اتوبوس بیان کرد: اگرصلاحیت رانندگی با وسایل نقیله سنگین برای بانوان وجود نداشت، این حرفه از سمت راهنمایی و رانندگی تایید نمیشد اما صدور گواهینامه پایه یک، برای خانمها نشاندهنده تایید صلاحیت آنها است. اگر همچنان این حرفه در جامعه ما مورد قبول افراد خاصی نیست، موضوع دیگری است. به نظر من انجام این شغل با رعایت تمامی شئونات لازم، نشانه توانمندی زنان است و من به این توانایی خانمها افتخار میکنم.
وی در خصوص انتظارش از مردم به عنوان یک راننده اتوبوس تصریح کرد: مردم بسیار فهیم هستند و بسیاری از موارد را رعایت میکنند، تنها خواهش من به عنوان یک راننده اتوبوس درونشهری این است که اگر گاهی هنگام خدمترسانی اتوبوس دیر به ایستگاه میرسد، شهروندان صبوری کنند، زیرا ممکن است برخی زمانها عوامل مختلفی از جمله کمبود ماشین، ترافیک، نقص فنی و... موجب تاخیر اتوبوس شود.
شنذری اضافه کرد: هر شغلی مشکلات و سختیهای خود را داشته و در کار ما نیز نقصها و کمبودهایی وجود دارد اما وقتی خوشحالی و شعف مردم را میبینیم و مشاهده میکنیم که از کار ما راضی هستند، دیگر کمبودها به چشم نمیآید و انجام کار برای ما خوشایند میشود.
در ادامه با چند نفر از مسافران اتوبوس گفتوگو کردم و نظرات آنها را در خصوص رانندگی خانمها پرسیدم. ابتدا به سراغ دانشآموزانی رفتم که در صندلی آخر اتوبوس نشسته و مشغول گپوگفت بودند. سارا که دانشآموز دوره دوم دبیرستان بود، اظهار کرد: من اغلب اوقات با اتوبوس به خانه برمیگردم و از اینکه در این مسیر گاهی اوقات با رانندگان خانم روبهرو میشوم، جای خوشحالی دارد. بسیاری از مواقع رانندگی خانمها از آقایان بهتر است، زیرا با ملاحظه رانندگی میکنند.
نعیمه که همراه سارا بود، به میان صحبتهای دوستش پرید و گفت: من قبلا که سوار اتوبوس میشدم و راننده، خانم بود کمی مضطرب میشدم و برای سوار شدن شک و تردید داشتم، اما الان این موضوع برای من عادی شده، زیرا رانندگان خانم توانستهاند خود و توانایی خود را ثابت کنند.
خانم میانسالی که از خرید به خانه برمیگردد و چرخ خرید خود را به سختی نگه داشته است، عنوان کرد: من همیشه آرزو داشتم که بتوانم روزی مشاغل سخت مانند این کار را انجام دهم و الان وقتی این رانندگان خانم را میبینم وافعا خوشحال میشوم، انگار خودم به آرزویم رسیدهام.
علیرضا از دیگر مسافران اتوبوس که در ردیفهای جلو و صندلی نزدیک به راننده نشسته بود، بیان کرد: در ابتدا که سوار اتوبوس شدم، از اینکه راننده خانم بود کمی تعجب کردم اما بعد مشاهده کردم که واقعا رانندگی خوبی دارند و به کارشان مسلط هستند.
راننده اتوبوس تنها یکی از صدها مواردی است که خانمها توانایی خود را نشان داده و به اثبات رساندهاند. قطعا اگر مجال و زمینه فراهم باشد و زنان نیز نسبت به مردان به طور برابر از امکانات برخوردار شوند، زمینه بروز و ظهور استعدادهای بیشتری در زمینههای مختلف را شاهد خواهیم بود.
انتهای پیام